آدم بره به کی بگه؟!
قیافه م داره میشه مث آدمای داغون. هر 10 دقیقه یه بار باید برم یه آب به صورتم بزنم که بدبختی از تو چشام نزنه بیرون.
راه رفتنم همیشه مثل آدمای داغون بوده. هنوزم همونه. فک کنم بالای سه چهارم زندگیم رو باید لنگ لنگان طی کنم. حالا یه مدت به خاطر پیچ خوردگی، یه مدت به خاطر لگد خوردگی، یه مدت هم به خاطر تاول زدگی.
حرف زدنم فک نکنم مث آدمای داغون شده باشه. فک کنم هنوز میتونم حواسمو جمع کنم که صدام نلرزه.
چقدر خوبه آدم بتونه تو هر حالتی به هر کی که رسید یه لبخند ملیح تحویلش بده!
محمدهادی که معلوم نیست چی شده که مسجد جامع نمیاد. سید فهیم هم 10 روز یه بار پیداش میشه که معمولا عجله داره. آرمین هم رفته شده مکبّر ثابت حاج آقای بهبهانی.
اصلا منم تصمیم گرفتم تحریم کنم مسجد جامع رو. دیگه نمیرم.
کندی زمان تو وقتای تمنای حرکت٬ آزار دهنده ترین چیزه. درست مثل وقتی که حس می کنی کسی قلبش رو برای خلاصی از رنج به حراج آورده باشه و این حس٬ کلیه های آدم رو دچار مجموعه ای جامع از درد ها می کنه که تا ده روز اثرش ثابت می مونه.
راه خلاصی فقط فهیم شدن و بهبود یافتن آرمانی و بی تکبر کسانیست که منافذ وجودشون رو تحریم نکردن و معمولا با عجله٬ به خِفت کردن آدمای داغون در حاکمیت جامعه مشغول میشن. گاهی فکر می کنم کاشکی داغونی درونشون از لرزه های صداشون بیرون می زد تا لنگی و پیچ خوردگی هدفها و کارهاشون از پس لبخند ملیح آشکار می شد. اونوقت قیافه شون دیدنی بود قیافه ای که با ده بار در دقیقه آب زدن هم بدبختیش رفع نشه. اونوقت شاید بتونه به شماره ای نصب شده روی یک دیوار زنگ بزنه و ببینه در پس مثبت بودن گروه خونی صاحبش چقدر منفی های فراموش شده صف کشیده و پر سوگ و ناامید به انتظار تکه تکه از دست رفتن نشسته.
اوه! مخم سوت کشید!
میگم فک کنم باید یه ستون زیر هر مطلبم برای دیدگاه شما اختصاص بدما! خیلی جالب میشه به نظرم
یعنی حاجی اینقدر برای پس گرفتن پولش شما رو تحت فشار گذاشته که حاضری کلیه تو ...؟
چی شده؟ هنوز که یارانه ها رو هدفمند نکردن. چرا داغون؟
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته است به آن می خندم
اتفاقی افتاده تو گرگان؟ یا آلرژی فصلیه؟ خانم دکتر از اون طرف. شما از این طرف. خانم دوست از اون طرف. اگر مده بگین ما هم بزنیم تو فاز غم
نمیدونم والا. زندگی سخته دیگه!
یکی پیدا میشه به من بگه چرا تو نوشتن جواب نظرات همیشه سرخوشتر هستم؟!
میدونی وبلاگت شبیه یه فیلمی شده که هی یه شخصیتای جدیدی واردش میشن بدون معرفی اولیه بعد باید طی فیلم کم کم بشناسیشون

خیالم راحت شد!من کلیه مو لازم دارم هنوز
این بنده خدا هم لابد هدفش کار خیر بوده دیگه.....
متاسفانه اینا بخشی از واقعیت امروز جامعه شده....
این "محمدهادی" ،همون محمدهادی ماست آیا؟!
میگم گروه خونی منم +Bه،نکنه من بودم؟!! نه این شماره من نیست!
ترم 3، برای انقلاب یه استادی داشتیم،میگفت این که یه نفر میره کلیه شو میفروشه برای پولش نیست،میخواد کار خیر بکنه
وبلاگ ماست دیگه. نشناخین منو؟ جیمز کامرونم دیگه (از عکسم معلوم نبود؟)
آره همون محمدهادی شماست! (صاحب شدین بچه ی مردم رو؟)
اتفاقا گروه خونی خودمم +B هست! ولی شماره منم نیست :دی
میخواستم برم از اطلاعیه عکس بگیرم و بذارم، به دلیل مصدومیت امروز بعد از مدتها از خونه بیرون نرفتم، شاید بعدا اینکارو بکنم.
آره معلومه واسه پولش نیست!
یکی نیست بیاد کلهم اجمعین اعضای بدن مارو برای هدف خیر، با قیمت گزاف بخره؟
ووی مغیث چرا ؟؟؟ باور کن ادامه تحصیل اینقدرها هم خرج نداره !! تو میتونی کارهای دیگه بکنی تا خرجت رو دربیاری


یعنی قیافت از این هم داغون تر شده ؟
من از وقتی به دنیا اومدم مسجد چه از نوع جامع چه از نوع منفردش رو تحریم کردم
skip که نه ولی میتونی delete this item رو بزنی کامل از زندگی خلاص شی
تو کار بهتری سراغ داری خبرم کن. من که ندیدم

آره از اونم داغونتر! البته درکت میکنم. شنیدن کی بود مانند دیدن؟!
لیاقت مسجد رفتن نداشتی بیچاره
دستت درد نکنه دیگه. من دیلیت بزنم تو میخوای بیای به کی گیر بدی؟
راستش دلم نیمود بدون اعلام حضور برم

اون عکس خیلی دردآوره از این دست آگهی ها هم دورو برمون کم نیست حالا یکی کلیشو حراج میکنه یکی آبروشو...
درضمن skip کردن تو زندگی اونقدرها هم از مکشلات رو حل نمیکنه که فکر میکنید. پس لطفا مثل همیشه Active باشید جناب مغیث خان
مرسی از اعلام حضورتون
بله جدا خیلی دردآوره
سعی میکنم مثل آدمیزاد فعالیت کنم؛ اگه این عقل ناقص یاری کنه و هنگ نکنه!
ولی کار خوبی کرده که ۰۹۱۲ رو فروخته و ایرانسل خریده٬ امیدوار شدم.
بعدشم ما که جسارت مطلب و ستون و این چیزا رو تحت هیچ عنوانی نمی کنیم. رونق به غیاث الوبه و ما همچنان ارادتمند...
شما سرور مایی برادر.
البته ۹۱۲ نداشت. من اون دفه تخیلی نوشته بودم ۹۱۱!