ماهتابهی علیزاده که ظاهرا یک مدتی مودم گرامیشان دچار مشکل شده بود و قادر به سر زدن نبودند؛ الآن هم در راستای خفه شدنِ موضعیِ اینجانب؛ خبری از ایشان در دست نیست.
آقا محمدِ گرامی -شاید به تلافیِ کم سعادتیِ ما- کم لطفی پیشه نمودهاند و تحویلمان نمیگیرند.
رسول جان که ظاهرا عمرشان را دادهاند به دیگر مخاطبینِ همیشه در صحنه. وبلاگ گرانقدرشان هم چنانی فیلتر شده که با آنتیفیلتر هم باز نمیشود!
وحیدجان هم که درس خواندن پیشه نموده و ترک نِت کردهاند و یک ملتی را از دستِ خودشان راحت نمودهاند!
پ.ن: آنها که هستند لطفا جای رفتگان را پر کنند.
دوباره تیم دانشگاه؛ دوباره فوتبال! خدایا ما را در درسهایمان یاری بفرما!
اندکی هم رو نمودهام به خواندن؛ علیالخصوص مطالعهی جزوهها از داخلِ لپتاپ؛آن هم روی همان تراسِ نیمه ساختهی خودمان! و البته با تشکر از حرکتِ خیرخواهانهی صاحبِ جزواتِ الکترونیکی!
همچنان همان حالتِ نازکنارنجیگریِ خودمان را حفظ مینماییم! هِی حرفهای این و آن به دماغِ نه چندان راستمان برخورد مینمایند و بعضا قهر میکنیم!
+ عجب موجود مزخرفی میباشیم این روزها!
ادامه: .... چون آن ها که نیستند جای ماندگان را خالی کرده اند
الهی آمین
تراس نیم ساخته خودتان؟ مگر تراس نیم ساخته دیگران هم دارید؟ در ضمن مگر هوا آن جا سرد نشده؟ سرما نخوری؟!
چشم هایش رمانی است که من خوانده ام. فکر می کنم خواندن نقد شما از این رمان تجربه جدیدی باشد در مقابل خواندن نقد های شما از داستان هایی که نخوانده ام
عشق است سرما و اندکی نم نمِ بارانِ صبحگاهی! فقط حیف که لپ تاپ هم گاها خیس میشه!
نقد؟ تا ببینیم خدا چی میخواد!
شاید اگه مودم زیاد گرم می شد قادر به موندن نبود و خفه می شد و البته ممکن بود که فروشنده ی مخاطب به تلافی اون دیگری رو تحویل دهد یا عمر همون را به فیلتری چیزی در صحنه حفظ کند تا ترک نت نشود و دست در دست ملت بماند.
جا نوشت: باشد که رفتگان باز آیند باز ...
.............................................................................
لطفا خود را به کلاه ایمنی و دیگر عضو بندها مجهز نما که ته ترم با مشکلات شدید بدنی از مطالعه ی همان جزوه های الکترونیکی هم محروم نشوی. اگه با چشم های باز و بزرگ بازی کنی ولو با نازکی نارنج وقایع مزخرف روی نخواهد داد.
فوتباله ها! تکواندو نیست که با کلاه بازی کنم! البته میشه مثل پیتر چک ازون کلاها بذارم!
سلام
هیشکی نمیتونه جای یکی دیگه رو بگیره نه؟
خوش به حالتون من در حال مجازات خودم میباشم و قصد دارم یه چند وقتی به غیر در س چیزی نخونم
نازک نارنجی شدین؟یعنی از مردم ازری من هم ناراحت میشید من که این کارو با همکاری و هماهنگی خودتون انجام میدم پس مشکلی نی
جای بعضیا رو هیشکی نمیتونه بگیره. ولی خیلیا خلاشون جبران شدنیه
شما درس بخونین. آخر ترم دست مارو هم بگیرین :دی
از مردم آزاری که ناراحت نمیشم؛ مردم ازری رو نمیدونم!
مودم منم خراب شده!هرچند اگر سالم هم بود بعید می دانم زیاد سر بزنم!البته یک نکته ای را فهمیدم که جدا حرفات رو دوست دارم اونم از اینجاییکه رفتم از همون جایی که دیگه نخونده بودم همه رو خوندم!در ضمن اینم بگم که خیلی جالب نوشتی توی نظرات من ها!یعنی پیشنهاد میدم برو یه بار دیگه بخون!
جدی؟ مودم تو هم خراب شده؟ خب ماهتابهی علیزاده با تو بودم دیگه! ماهتابه که همون مهتابه؛ علی زاده هم به خاطر حاجی گفتم! واقعا نفهمیدی یا خودتو زدی به اون راه؟
حالا چرا بعید میدونی؟ مشکلی بود که سر نمیزدی؟
آره دیگه یهو طبع هنریم گل کرد! جوگیر که بشم اونطوری مینویسم :دی گفتم یه مدت سر نزدی واست خلاقیت به خرج بدم
ای بترکی پسر...
چرا آخه؟ دلت میاد من بترکم؟