به خدمت شما که عرض شود، از ظهر تا حالا در حالتی به سر می‌برم که انگار استخوانِ ساقِ پای بنده را با مته سوراخ نموده‌اند و در حالِ تخلیه‌ی مغزش می‌باشند! درد می‌کشم در حدِ المپیک. از همان دردهای عصبیِ مزخرفی می‌باشد که سر و ته ندارد. یک لحظه در ساق به سر می‌برد، لحظاتی بعد به زانو منتقل می‌شود و شاید سری هم به مچ و پایین‌تر بزند! موعدِ اینگونه دردها معمولا ماهی یک بار می‌باشد که همیشه هم هدفش پا نیست. دست‌ها (مخصوصا دستِ چپ) هم به این امراض دچار می‌شوند بعضا!
این ابرها را
من در قابِ پنجره نگذاشته‌ام
که بردارم
اگر آفتاب نمی‌تابد
تقصیرِ من نیست
با این همه شرمنده‌ی توام
خانه‌ام
در مرز خواب و بیداریست
زیرِ پلکِ کابوس‌ها
مرا ببخش اگر دوستت دارم
و کاری از دستم برنمی‌آید
رسول یونان
غمی دارم درون سینه خویش
اگر گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم
ترسم که مغز استخوان سوزد
فکر کنم طبق دوبیتی بالا شما پنهان کردی
شاید هم طبق یه باور قدیمی داری قد می کشی. اون قسمت دست چپ هم نکته انحرافی قضیه است
شاید هم به خاطر موافقت با هدفمندی یارانه ها کسی شما را نفرین کرده زده به مغز استخوانت. اون یک ماه یک بار هم نکته انحرافی قضیه است
حالا شما لطف کن با تاسی از این حرکت معاون رئیس جمهور و برای این که خاطر ... مکدر نشود تحمل کن. انشالله بعد از اتمام هدفمندی همه چیز گل و بلبل می شود
والا قد کشیدنمان که تمام شده. یواش یواش داریم کوتاه‌تر می‌شویم!
هدفمندی هم ... نه! یکی دو سالی هست از این مرض‌ها داریم!
شاید همان اولی بوده باشد
امیدوارم وقتی دارین اینجارو میخونید بهتر شده باشید
سلام بر شما
ممنون. خوب شدم الان!