آقا ما کلا یه اندکی -شاید هم اندکی بیش از اندکی!- زبانمان تیز است. اصلا معاینهی روحی اگر خواستید بکنید مارا، یکی از مواردش همین زبانمان میتواند باشد؛ به این معنا که اگر دیدید در یک مصاحبهی مفصل، شوخی نکردم، با کنایه و طعنه حرفی نزدم یا به قول دوستان تیکه انداختن در کارم نبود، میتوانید با قطعیت نتیجه بگیرید که حالم چندان خوب نیست. به همین دلیل مجددا همهی شما را به صبر و تحمل در برابر خودم دعوت میکنم و این مثل را یادآوری میکنم:
نیش عقرب نه از ره کینهست ...... اقتضای طبیعتش اینست!
به جان خودمان قصدی نداریم حرفی اگر میزنیم! واقعا اگر قصد تمسخر یا تحقیر یا از این مقاصدِ بد بد اگر داشته باشیم به صراحت اعلام میکنیم!
...
دیگر، دوستت نخواهم داشت
مثلِ قصهای که شنیدهام
شعری که گفتهام
فراموشت خواهم کرد
ترانه باشی
لال میشوم
و اگر نان
میمیرم
با این همه
با این همه
امیدوارم تو هرگز این شعر را نخوانی
رسول یونان
بهله ! با اخلاق ِ مذخرفت آشنایی دارم
در مورد شعر هم اظهار نظر نمیکنم ، چون میگی بهم نمیاد
یه جور با مظلومیت میگه "میگی بهم نمیاد" انگار که واقعا بهش میاد و من کم لطفی میکنم! :دی
اصلا بهتون نمیاد
خب هنوز سعادت برخورد از نزدیک رو با بنده نداشتین، اگه پیدا کنین احتمالا نظرتون عوض میشه
البته یه راه خیلی بهتر هم هست: حرف نزنی.
آخه میترسم فک کنن لالم
برمنکرش ...!
لعنت؟!!!!