بندگان خدا اعتصاب غذا کردن هیشکی محلشون نداد! آخرش بیچارهها مثل اینکه گشنگی بهشون فشار آورد اعتصابشون تموم شد.
آخــــــــــــــــــــــــــی! دلم سوخت! یاد بدبختیای خودمون افتادم. بچه بودیم قهر میکردیم اعتصاب غذا میکردیم اولش میگفتن: «بیا خودتو لوس نکن، آدم که با شکمش قهر نمیکنه که!». ولی یه مدت که ادامه پیدا میکرد جملات میرفت به این سمت: «خب نخوردی که نخوردی. کوفتُ بخور! ...»
ما هم نهایتا در حالی بر مواضعمان پافشاری میکردیم و اعلام میداشتیم که هنوز اعصاب نداریم اما بالاخره با اخمهای گرهکرده میخوریم غذای خویش را!
هه هه! آقایان تازه در سیاست رسیدهاند به 10 سال پیش غیاثالدین
*نمیخورم!
رسانه های بیگانه میگفتن چند تن از مخالفان کله گنده خواستن و اونها هم اجابت کردن
آخه کی راست میگه تو این دوره زمونه
واقعا دم این مخالفان کلهگنده گرم که ریشسفیدی کردن این بندگان خدارو از مرگ نجات دادن. وگرنه اینارو اگه از دست میدادیم معلوم نبود چه بلایی سرمون بیاد که
هدفشان این بود که اسمشان شنیده شود و حرکتشان دیده شود که به هدفشان رسیدند. اولین هدف از اعتصاب غذا همین است حالا اگه از این راه به هدف های دیگری هم برسند که چه بهتر
ولی به نظر من اینکه یکی وارد یه کاری بشه و هنوز به اندازه کافی توش پیش نرفته رهاش کنه واسش یه شکست حساب میشه. اگه هم به هدفشون رسیدن و من خبر ندارم که ....
من یه بار تو دانشگاه در یک اعتصاب نهار شرکت کردم یه کم شیرین بود خصوصا اولش؛ البته بعد از بسته شدن سلف به دستور رییس دانشگاه که برای دیدار شخص مزخرف ایشان اعتصاب نموده کرده بودیم سلف رو باز کردن و نهارمان رو نوش کردیم. ما شکست خوردیم یا پیروز شدیم؟
شما که بکشید و چه کشته بشید پیروزید. شک نکنید!