من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

I'm Reloading Now!

امروز رو باید با یک قلمِ پررنگ -ترجیحا ماژیکِ قرمز- تو تقویمم ثبت کنم. ولی نه ماژیک قرمز دارم، نه تقویمِ شخصی! همینجا می‌نویسم ناچارا:

جمعه 1 بهمن 1389

نمی‌دونم زیر تاریخ اما دقیقا چی باید بنویسم. اینکه دقیقا چه روزیه، یا دقیقا چی شده رو نمی‌تونم درست توصیفش کنم. روز خوبیه به هر حال. خوب و قشنگ. یه جورایی یه شروع دوباره‌ست. میشه گفت خالی شدم امروز. الان به مقدارِ بسیار زیادی Free Space دارم که به دلخواه می‌شود پُرَش کرد! یک خاطره‌ی بد نبود چیزی که پایانش امروز بود، به نظرِ من یه تجربه‌ی بسیار خوب بود. حتی خاطره‌ی خوب هم میشه گفت بهش با یه نگاهِ قشنگتر.

آها الان یه عنوانی یادم اومد! می‌تونم بنویسم: «پایانِ روزهای ابری»!


موزیک‌نوشت: این مردکِ عربده‌کش دقیقا همین الان گفت: «هنوزم میشه عاشق بود»!


پ.ن: یک شخصیتی از آشنایی با من بسیار ناراحت و متاسف بود! از الآن دیگه به نظرم دلیلی برای ناراحتی نداره. البته اصراری هم ندارم که حتما خوشحال باشه از آشنایی با من!

پ.ن2: الان اونقدر عاقلم که ممکنه حالِ بعضیا ازم بهم بخوره :دی ولی اشکالی نداره. حالا دیگه مهم منم.

رسانه‌ی خودی

یه خبری رو امروز تو جهان‌نیوز خوندم در مورد صحبت‌های صادق زیباکلام درباره مشایی. خود صحبت و نظرات زیباکلام به کنار، نحوه‌ی گزارشِ جهان برام جالبتر بود!


زیباکلام معتقد است ...

صادق زیباکلام مدافع رسانه‌ای رضاخان قلدر، در گفت و گو با محرمانه نیوز تاکید کرد: ...

مفسر بی بی سی ادامه داد:...

این کارشناس سیاسی رسانه های ضد انقلاب می گوید:...

زیباکلام که خود را مدیون چکمه های رضاخان پهلوی میداند، با اشاره به مشایی گفت:...

وی تصریح کرد:...

زیباکلام گفت:...


کلا صفت‌ها و برچسب‌های جالبی می‌زنن این رسانه‌های قشنگِ ما!

براندازانه

بعد از مشکل آفتِ زبان، گرفتارِ آفتِ لب شدیم! ضمن اینکه تعدادی از دندان‌هایمان درد می‌کنند و مارا از نان خوردن انداخته‌اند!

مطابق معمولِ جمعه‌های قشنگ، کتاب‌خَر شدیم. مجموعه ترانه‌ی «تصور کن» از یغما گلرویی و یک کتاب خطرناک (!) حاصل گردش امروزمان بود. کتاب خطرناک «عالیجنابِ سرخپوش و عالیجنابانِ خاکستری» بود نوشته‌ی اکبر گنجی! بین سال‌های 1378 و 1382 این کتاب 32 بار چاپ شده که آمار خوبی به نظر می‌رسد. البته فکر بد نکنیدها! من خریدمش تا دستِ عوام نیفتد و از خواندنش گمراه نشوند وگرنه من که خودم ...

فردا اگر دستگیرمان کنند احتمالا خواهند نوشت که در کتابخانه‌ی شخصی‌اش جزوه‌های براندازی نرم یافتیم!


آفت‌نوشت:

زخمهای آفتی عود کننده ( ulcers  Aphtous  Recurrent )
آفت ضایعه ای است که اتیولوژی آن ناشناخته است اما عوامل روانی و استرس، بیماریهای سیستمیک، آلرژیک ، میکروبی ، تغذیه ای ، هورمونی و تروما و نقص دستگاه ایمنی بعنوان علل زمینه ساز برای آن در نظر گرفته شده اند.
از نظر بالینی 2 تا 48 ساعت قبل از بروز زخم بیمار احساس سوزش می کند و سپس پایول سفیدرنگ کوچکی تشکیل می شود. که بتدریج در طی 48 تا 72 ساعت بزرگ و زخمی می شود. زخمی گرد یا بیضی ، کم عمق و بسیار دردناک که توسط غشائی خاکستری رنگ پوشانده شده و هاله ای قرمز در اطراف آن وجود دارد.
تعداد زخم ها می تواند از 1 تا 10 عدد و قطر آن از 1 تا 5 سانتیمتر باشد.
محل بروز آفت در مخاط گونه و لب و کام نرم است. این ضایعه معمولا درناحیه ای ازمخاط که حاوی غدد بزاقی است ایجاد می شود بروز می کند. آفت در بیماران Hiv مثبت بعلت اختلال در سیستم ایمنی بدن، شدیدتر است. این بیماران دچار آفتهای بزرگ (ماژور) می شوند و این ضایعه ممکن است هفته ها باقی مانده و در نهایت با ایجاد اسکار بهبود یابد . آفت در بیماران Hiv مثبت عود مکرر دارد. بیماران مبتلا، بعلت درد شدید در نواحی مبتلا، حتی ممکن است قادر به غذا خوردن نباشند.