محبوب ترین بازیکنان جهان معرفی شدند/ آرای کریمی و مجیدی باطل شد!
یعنی جیگرم حال اومد اساسی! حالا هی برین رای بدین!
اینم نظر کارشناسی یکی از مهندسین رایگیری:
"خب غلط میکنن !
از اول سیستم رای گیری رو طوری طراحی میکردن که هر کس فقط بتونه یه باز رای بده یا با تایید ایمیل رای داده بشه ..."
یعنی هرجا بهتون اعتماد کنن سیستم رو سفت و سخت درست نکنن باید برین گند بزنین بهش دیگه نه؟!
یک نکتهى دیگرى که در دنبالهى آن مطالبهى دانشجوئى عرض میکنم، این است که مطالبه کردن با دشمنى کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهى اوقات معارضهى با مسئولان کشور نشود - که الان هم همین را تأکید میکنیم؛ معارضه نباید بشود - این به معناى انتقاد نکردن نیست؛ به معناى مطالبه نکردن نیست؛ در باره رهبرى هم همینجور است. این برادر عزیزمان میگوید «ضد ولایت فقیه» را معرفى کنید. خوب، «ضد» معلوم است معنایش چیست؛ ضدیت، یعنى پنجه در افکندن، دشمنى کردن؛ نه معتقد نبودن. اگر بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نیستم؛ ممکن است کسى معتقد به کسى نیست. البته این ضد ولایت فقیه که در کلمات هست، آیهى مُنزل از آسمان نیست که بگوئیم باید حدود این کلمه را درست معین کرد؛ به هر حال یک عرفى است. اعتراض به سیاستهاى اصل 44، ضدیت با ولایت فقیه نیست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبرى، ضدیت با رهبرى نیست. دشمنى، نباید کرد.
… دربارهى زیدى که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانى که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانى که در آن آمیزهاى از ظلم وجود دارد. این دومى بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانى که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکى از خطوط اصلى حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم.
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
یک نکته هم خطاب به جوانان پرشور و انقلابى حوزه است، که متن حوزه غالباً همین جوانهاى پرشور و طلاب انقلابى هستند. عزیزان من! آینده مال شماهاست، امید آیندهى کشور شماها هستید؛ باید خیلى مراقبت کنید. درست است که جوان طلبهى انقلابى اهل عمل است، اهل فعالیت است، اهل تسویف و امروز به فردا انداختن کار نیست، اما باید مراقب باشد؛ نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همان طور که کنارهگیرى و سکوت و بىتفاوتى ضربه میزند، زیادهروى هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروى نشود. اگر آن چیزى که گزارش شده است که به بعضى از مقدسات حوزه، به بعضى از بزرگان حوزه، به بعضى از مراجع یک وقتى مثلاً اهانتى شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضاى انقلابیگرى، اینها نیست.
انقلابى باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگىهاى شرائط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکى را رد کنیم، یکى را اثبات کنیم، یکى را قبول کنیم؛ اینجورى نمیشود. باید دقیق باشید، باید شور انقلابى را حفظ کنید، باید با مشکلات هم بسازید، باید از طعن و دق دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامى هم نکنید؛ مراقب باشید. مأیوس نشوید، در صحنه بمانید؛ اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضى از کسانى که به نظر شما جاى اعتراض دارد، شما را عصبانى نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقى و عقلائى یک چیز لازمى است.
بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهائى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد – که امروز احتیاج به این آرامش هست – خداى متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامى باشد به همهى آن کسانى که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همهى اینها بدانند، کارى که میکنند، کار درستى نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسى غلط یا یک فکر دینى غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسى، یک حرف دیگر است؛ ما این دومى را به طور کامل و قاطع نفى میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضى این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است!
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۸۹/۱۲/۱۹
* برگرفته از وبلاگ آهستان
** سوالی که برای من هست اینه که ابا همهی این حرفا، چرا بازم این اتفاقات میوفته؟ چرا میریزن در خونهی سردار علایی یا به دکتر افروغ گیر میدن یا کلی دیگه از این نمونهها اتفاق میوفته اما برخورد خاصی نمیشه؟ دلم نمیخواد بگم این حرفای بالا شعاره! ترجیح میدم بگم رهبر زورش نمیرسه دیگه یه سری رو کنترل کنه!
یارو اومده یه یادداشتی نوشته اینگونه
بعد اومده یه توضیحی داده اینگونه
بعد الان کدوم رو باید باور کنیم ما؟
یکی از چیزاهای مهمی که من ندارم شرایطه! من شرایط ندارم! نمیدونم این شرایط رو از کجا میتونم تهیه کنم. کسی شرایطفروشی سراغ نداره؟
البته شرایط خالی نه. من شرایطش رو ندارم! شرایطفروشی میخوام! نبود؟
چند روز پیش سوال و جوابی درباره استفاده از فیسبوک تو سایت آیتالله مکارم منتشر شدهبود که با تیترهای مختلف منتشر شد:
خب این قسمت هم انتشار فیلترشکن و آموزش اونو جرم دونسته، نه استفاده از اونارو.
یه روزگاری بود ... میومدم تو اتاقم حال میکردم میدیدم اینقدر مرتب و منظمه و همهچی سر جاش. کلی به خودم میبالیدم! یه میز عسلی هم داشتم کنار تختم، یه لیوان آب روش بود با چندتا شاخه نرگس، میرفتم بخوابم بوی گلم چنان مست میکرد که دامنم از دست میرفت!
یه روزگاری شده ... میرم تو اتاق میبینم جزوههای ترم پیش هنوز رو همون میز عسلیه هستن، کتابایی که تو طول هفته باهاشون کار دارم این طرف و اون طرف پخش شدن، یه بامبو یه گوشهی اتاق تو یه گلدون بلنده که زیادم سرحال نیست. هیچی سر جاش نیست، لباسا رو تخت، کتابا تو کمد لباسا ...
دایی: دوست نداشتهام و ندارم در مورد پرسپولیس حرف بزنم
یعنی دلم میخواد برم گازش بگیرم وقتی هی این حرفو تکرار میکنه!