من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

هنوز نتیجه‌ی نهایی نیومده. فعلا آقای روحانی 50درصد آرا رو داره و با این حساب تو همین دور اول برنده می‌شه. درس عبرتی شد برای عزیزان که متحد بشن و با چندتا گزینه‌ی مختلف شرکت نکنن و تو تبلیغات و مخصوصا مناظره‌ها بیشتر از کاندیدای جناح مقابل به همدیگه گیر ندن و همدیگه رو نزنن. 
به هر حال و به هر دلیلی که این اتفاق افتاد، نصف مردم (حالا کمی کمتر یا بیشتر) به آقای روحانی رای دادن. رای مردم محترمه چه با نظر من نوعی موافق باشه چه مخالف. امیدوارم که اگه همه چیز به همین روال جلو رفت و آقای روحانی رئیس‌جمهور شد با عقلانیت و اعتدال کشور رو هدایت کنن. گردش سیاسی چیز خوبیه به نظر من به این شرط که افراط تو دو طرف نباشه (که معمولا بوده! امیدوارم دیگه اینطوری نشه)
به طرفداران گرامی آقای روحانی هم تبریک می‌گم. خیر ببینند ان‌شاءالله


چند دقیقه پیش از شعبه اخذ رای برگشتم. حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت تو صف بودم تا رای بدم. البته می‌تونستم تو محل خودمون رای بدم که خلوت‌تره اما ترجیح دادم برم مسجد ترکا که اونم نزدیک بود و می‌دونستم مثل همیشه شلوغ می‌شه. به سعید جلیلی رای دادم و دو نفر هم برای شورا. نماینده‌ی شهرمون آقای طاهری هم اومد تو صف و پشت سر من ایستاد و تا آخر تو صف بود که کار خوبی بود. بعد از اینکه رایمو انداختم ازم خواستن مصاحبه کنم که گفتم مصاحبه نمی‌کنم و هرچی اصرار کرد قبول نکردم! بعدش هم برگشتم دیدم آقای طاهری داره به حرف مردم گوش می‌ده و قول مساعد داد و ... . خداحافظی کردم باهاش و امدم خونه!

یه چیزی که هست، اینه که نظرسنجیایی که تا دیشب انجام شده توشون درصد بالایی از افراد بودن که می‌گفتن تصمیم نگرفتیم به کی رای بدیم! این درصد تو نظرسنجی آی‌پُز که به نظر می‌رسید با سر و ته‌تر باشه چهل و اندی درصد بود! تو نظرسنجیای دیگه هم درصد نسبتا بالایی بود. ظاهرا حداقل یه چیزی حدود 10 میلیون نفر تا دیشب کاندیداشونو انتخاب نکرده بودن! این یعنی هر نتیجه‌ای ممکنه اتفاق بیوفته. به قول یکی از دوستان حتی غرضی هم می‌تونه بره دور دوم با این اوضاع!

- امشب شام مهمون نن‌جان بودیم. سالگرد بابابزرگ بود.

- دیروز با بچه‌های کلاس رفتیم جنگل. البته با بچه‌های کلاس + خانم مهندس ب + آقای دکتر ز + بچه‌ی این دو استاد گرامی! خوش گذشت خیلی. دیگه روزای آخره که کنار هم هستیم. بعضیا که رفتن و دیگه شاید تصادفا چندبار ببینمشون. بقیه هم به زودی می‌رن سر زندگیشون.

- دو شب پیش رفتیم میتینگ آقای جلیلی! برا اینکه عادل باشم می‌گم که ایشونم یه ساعت دیر کرد. از ترکمنای گرامی به نوعی استفاده‌ی ابزاری شده بود و با لباس محلی تو مراسم حاضر بودن یه تعدادیشون. تو مراسم آقای قالیبافم همین کارو کرده بودن که من دوس نداشتم. حاضرین اصولا برادران حزب‌اللهی بودن. 

به آقاسعید رای می‌دم. ولی دوس داشتم نیاد. دوس داشتم حالا که اومده این آخر کاری انصراف بده به خاطر وحدت اصولگرایی. البته آقای ولایتی که مثلا ائتلاف کرده بود با قالی و قرار بود کنار بره انصراف نداد دیگه از جلیلی که حرفش با اونا یکم متفاوته انتظار زیادی نمی‌رفت. دلمم به حال عارف سوخت! یکی از گزینه‌های جدیم بود ولی با این که خودش دوس داشت بمونه بهش گیر دادن که انصراف بده و رفت. 

با اوضاعی که هست٬ احتمالا قالیباف و روحانی می‌رن دور دوم چون هرکدوم حدود ۲۰تا۴۰درصد رای دارن. تو دور دوم هم احتمالا بخش اعظم رای‌های آقاسعید و ولایتی که جمعا حدود ۲۰-۲۵درصد آرا هست هم به قالی اضافه می‌شه و قالی رای میاره. امیدوارم باز دوستان نزنن زیرش!

- جای حاجی خالیه. واسه انتخابات با هم می‌رفتیم تو حوزه‌های مختلف دور می‌زدیم تا ارزیابی کنیم مردم رای می‌دن یا نه تا بهم ثابت کنه کسی رای نمی‌ده و آخرشم می‌دیدیم بعضی جاها شلوغه و بعضی جاها خلوت و نتیجه‌ی خاصی نمی‌گرفتیم! سر مسائل مختلف سیاسی با هم دعوا می‌کردیم. نیست که باز به این تیپم بگه آقای صباغیان! موندم این بندگان خدایی که زودتر پدر از دست می‌دن چی‌کار می‌کنن با این خلا! هفته‌ی پیش رفتم بهش گفتم تقریبا لیسانس گرفتم! 

امتحانام که تموم شده بود. امتحانای فردریش هم تموم شده. پروژه‌های ترم هم تموم شده فقط یه پروژه‌ی بی‌خود آز ریزپردازنده مونده که شاید امروز فردا برم به خاطر هم‌گروهیام انجامش بدیم چون خودم نه حوصله‌شو دارم نه نیازی بهش دارم.

در واقع دیگه کار خاصی ندارم جز پروژه‌ی پایانی خودم. یواش یواش باید برگردم به دوران مطالعات سابقم. دلم تنگ شده برای کتاب خوندن!

خب بلاگ‌اسکای خونه‌تکونی کرد و امکانات جدیدی بهش اضافه شده. قشنگ شده و جالب البته هنوز زیاد نکاویدمش.

راضیم ازت بلاگ‌اسکای :)

قالیباف اومده بود گرگان. برای ارزیابی اوضاع رفتم سخنرانیش. قرار بود از ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۲ باشه من زودتر از موعد رفتم ولی مراسمشون ۲۰:۳۳ دقیقه شروع شد و سرود و اذان و قرآن و این حرفا و خودش از ۹:۵ شروع کرد به حرف زدن تا حدود ۹:۲۵ و همین!


از اینکه وقت سخنرانیش با اذان تداخل داشت خوشم نیومد. از اذان گفتنشون تو مراسم هم حتی خوشم نیومد چون اذان برا اینه که آدم بره نمازشو بخونه نه اینکه اذان بگی در حالی که برنامه رو جوری گذاشتی که ملت نمازشونو به خاطرش به تاخیر بندازن. از بی‌نظمی و دیر اومدنش خوشم نیومد هرچند احتمالا از قبل برنامه‌شون همین بوده که یه ساعت بعد از ساعتِ مشخص‌شده بیاد تا ملت بیشتر جمع بشن ولی این کار جالبی نیست. حرفاشم چیز خاصی نبود بیشتر یه سری شعار الکی بود که تدبیر نداریم فلان نداریم! همشم که غمِ نان!

واقعا بعضیا از بلاگ‌اسکای یاد بگیرن:

کاربر گرامی به اطلاع میرسانیم به منظور بارگزاری نسخه جدید سایت بلاگ اسکای از بامداد سه شنبه 14 خرداد 92 دسترسی شما به پنل مدیریت وبلاگتان قطع خواهد شد. این به روز رسانی طبق تخمین های انجام گرفته حداقل 48 ساعت به طول خواهد انجامید. قابل ذکر است در طول این مدت وبلاگهای شما بدون اشکال باز خواهند شد ولی امکان درج نظر توسط بازدیدکنندگان وبلاگتان وجود ندارد.  تمام تلاش خود را خواهیم کرد این به روز رسانی در حداقل زمان ممکن انجام شود.
پیشاپیش از صبر و شکیبایی شما سپاسگزاریم

سس


باز این بلاگفا از دسترس خارج شد! واقعا موندم اینا به چه امیدی زنده‌ان

به دلیل مشکل فنی برای ساعاتی دسترسی به امکانات سایت امکان پذیر نیست

یه خوابی دیده بودم چند وقت پیش٬ جزئیاتشو نمی‌خوام ذکر کنم٬ فقط تو اون خواب٬ خواب دیده بودم که آقای هاشمی کاندیدای انتخابات شده نزدیک انتخابات مُرده! حالا موندم همین رد صلاحیت شدنش تعبیر مردنش بوده یا قراره اتفاق دیگه‌ای بیوفته یا اصلا خوابم چپ بوده. گفتم بیام اینجا بنویسمش که اگه فردا اتفاقی افتاد و اومدم گفتم من خواب دیده بودم فک نکنین خالی می‌بندم

تازه دو سه روز پیشم خواب دیدم مریم رجوی می‌خواد بیاد تو خونه‌مون من راهش ندادم و انداختمش بیرون و ...

سیاسی شدیم رفت :دی

البته خواب دومی نظر به اینکه بعدازظهر دیده شد احتمالا چپ بوده ولی اولی دم صبح بود و یحتمل صادقه!


این یه فیلم از خط تولید گوشی‌های GLX هست که گفتم بذارم ببینین
ضمنا آقای مریداوی مدیرعامل این شرکت* به عنوان کارآفرین برتر انتخاب شدن و تو شبکه 1 هم ظاهرا تو یه برنامه‌ای حاضر بودن

* آقای مریداوی انگار مدیرعامل شرکت ارتباط همراه اروند گویا که گوشی‌های GLX تولید می‌کنه هستن و همچنین مدیرعامل شرکت دیگه‌ای که تبلت‌ها و گوشی‌ها دیمو تولید می‌کنه. برام سواله که چرا دو برند جداگانه به ایشون مربوط می‌شه!

فردا ایشالا آخرین امتحان دوران دانشجوییمه! می‌مونه یه پروژه فقط


برای امتحان فردا به n نفر درس دادم ولی خودم فک کنم امتحانمو خوب ندم!