من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

این بلاگ‌اسکای هم بالای مطالبِ وزینِ من می‌آد ژلِ حجم‌دهنده‌ی لب تبلیغ می‌کنه! آبرو حیثیت نمی‌ذاره برا آدم خب! آخرش می‌رم سراغِ همون رسانه‌ی متخصصان و اهلِ قلم!

هرچی سعی می‌کنم بی‌خیالِ بحثای کپی‌رایت و استفاده‌ی غیرمجاز از نرم‌افزارها و این داستان‌ها بشم، این دوستان دلایلِ بیشتری برای پرداختنم به این قضیه ایجاد می‌کنن. چند وقت پیش بحث‌ِ تحریمِ کاربرانِ ایرانی از طرف بعضی از شرکت‌های سازنده‌ی نرم‌افزارهای امنیتی بود*، حالا این مایکروسافتِ مادرمرده هم داره به محدودیت‌هاش اضافه می‌کنه** تا هوس کنم اصلا بحث رو از خودِ سیستم عامل شروع کنم! 


* نمونه‌ش شرکت‌های AVG و Avast هستن که از قضا می‌شه گفت بهترین آنتی‌ویروس‌های رایگان و بدونِ کپی‌رایت رو می‌سازن اما استفاده از این نرم‌افزارهای رایگان رو هم برای کاربران ایرانی محدود کردن! البته طبق گفته‌ی مسئولینِ Avast، این محدودیت‌ها به خواستِ خود شرکت‌ها نبوده؛ قانونی بوده که کشورشون (جمهوری چک) بهشون ابلاغ کرده و مجبور بودن که اجرا کنن.


** ویندوز 8 جنبه‌های تحتِ وبِ بیشتری رو داره مثل بخش فروشگاه نرم‌افزاری که مثل Android Market یا Ubuntu Software Center و بقیه‌ی بخش‌های مشابه تو سیستم‌عامل‌های دیگه‌ست. اینطور که به نظر می‌رسه این سرویس و سرویس Mail و سرویس‌های دیگه‌ی تحتِ وبِ این سیستم‌عاملِ جدید هم برای کاربران ایرانی قابل استفاده نیست. البته می‌شه با VPN و این جور مسخره‌بازی‌ها استفاده کرد، ولی مطمئنا زیاد جالب نیست!


*** دلم می‌خواد علاوه بر اون مقاله‌هایی که در موردِ کپی‌رایت و نرم‌افزارهای رایگان قصد نوشتنشونو دارم -الان یک سالی هست که این قصد رو دارم!-، تو یه مطلبی یه لیستی از شرکت‌های مهمی که محصولاتشون رو برای ما محدود می‌کنن بنویسم؛ ولی امان از بی‌حالی!

واقعا خوش به حالِ مولانا که حسام‌الدین داشت. یکی نیست بیاد این در و گهرهایی که من لابه‌لای حرفای بی‌خودم به اطراف پراکنده می‌کنم رو جمع کنه بنویسه در اختیار عُموم قرار بده!

محرم

اگه بی‌کار شدید کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو بخونید. علی‌الخصوص جلد دوم.

و البته این مطلب:

لینک


ReTest

ظاهرا آزمایش‌ها دست از سر ما برنمی‌دارند!

دکتر فرمودند که برو آزمایش خون و اون آزمایشِ مبارکِ 24ساعته رو یه آزمایشگاه دیگه تکرار کن! ظاهرا یه چیزی رو نشون می‌دن که با وضعیتِ من نمی‌خونه!


به دو اسم احتیاج دارم، برای وبلاگِ خودم!

کلید

دو عدد کلید داشتم که خودشون زیاد مهم نبودن، بیشتر جاکلیدی‌ش مهم بود که نصف خونه‌مون بود. بعد از کولونوسکوپی دیگه ندیدمشون. احتمالا تو بیمارستان از جیبم افتادن.همین جا از پرسنل خدوم بیمارستان علی‌الخصوص خانمِ "." خواهش می‌کنم اگه تو زیرزمین بخش داخلی پیداش کردن به من خبر بدن.

با تقدیر و تشکر فراوان!

باز آمدم!

خب آزمایشات به خوبی و خوشی تموم شد و عجیب این که این دفعه هیچ بیماری و مشکلی از جواب آزمایشا پیدا نشد! البته بسیار آزمایشات مزخرفی بود علی‌الخصوص کولونوسکپی که از یه جایی بعد اصلا یادم نمیاد چی شد! فک کنم اصلا از حال رفتم تا یه مدت بعدش که تو اتاق دیگه‌ای خودمو روی تخت یافتم!

5

حاضر شدم که برم بیمارستان. شلوارم رسماً رام گشاد شده


خدا به خیر بگذرونه این آزمایشو.

غیرقابل‌ذکر

این یکی دو روز به شدت غیرقابل‌ذکره! پس که کثافت و حال بهم‌زنه! فقط بگم که کل نیازی که به کاهش وزن داشتم تو این چند روزه برطرف شد! احساس می‌کنم هاردم فرمت شده از تهِ تهش!

آب‌خواری

آبِ سوپ خوردم به عنوان ناهار! تا یکشنبه غروب حق ندارم غیر از مایعات بخورم

غول چراغ

یه مقاله‌ای از آقای ایزدپناه تو ماهنامه‌ی شبکه خوندم در مورد اوضاع و احوال بازار موبایل - و بازار خیلی چیزای دیگه - که خالی از لطف ندیدم بذارم دوستان هم بخونن. خوب نوشته:


غول چراغ در بیغوله