من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

احتمالا فردا بعد از امتحان میرم تهران. به امید اینکه با حاجیِ سالم برگردم.

من اصلا نمی‌خوام دیگه آروم باشم. نمی‌خوام! نمی‌تونم که بخوام!

این همه آروم بودم به کجا رسیدم مثلا؟

می‌خوام وحشی باشم. پاچه بگیرم. حرفیه؟

امشب حاجی مجددا میره تهران .... از امروز صبح هی اقوام میان ببیننش.

اصلا حس خوبی ندارم. اصلا :(


+ بی‌کار بودن رو به باکار بودنِ با اون اوضاع و بدون نتیجه‌ای که می‌خواستم ترجیح دادم. بی‌کارم فعلا.

تهرانیا هوای حاجیِ مارو داشته باشن. صحیح و سالم می‌خوایمش

اوضاع خوب نیست. بهم ریخته همه چی.

اینترنت مِیلی

فک کن رفتی یه خونه اجاره کردی، یه مدتی توش زندگی کردی بعد یه روز که خوش و خرم از سر کارت داری میای خونه، می‌بینی که در باز نمیشه! یه مدتی دور خودت می‌چرخی بعد به ناچار زنگ می‌زنی به صاحب‌خونه. میگه ها؟ میگی آقا این درِ خانه‌ی ما وا نمِشه! میگه پاشو بیا اینجا کلید جدید خونه رو بهت بدم، قفلشو عوض کردم!


یعنی همچین مخابراتی داریم ما! اینترنتمون قطع شده، چند بار زنگ می‌زنیم جواب نمیدین؛ بالاخره جواب میدن، می‌فرمایند که مودمتون رو بیارین اینجا واستون درست کنیم! میگم بگو چیکار کردین خودم درستش می‌کنم! می‌فرمایند که پسورد اینترنتتون رو واستون عوض کردیم! دستتون درد نکنه واقعا! 

فک کنم واسه یه ملت دیگه‌ای هم همین مشکل پیش اومده باشه. آخه خریّت تا چه حد؟ اگه یکی زنگ نزنه به شما چی؟ باید قطع بمونه اینترنتش؟

My Name Is ...

اسم و فامیلم رو روی برگه‌ی سوالات سیستم عامل نوشتم تا به استاد تحویل بدم، بغل‌دستی‌م با تعجب سعی می‌کنه چیزی که نوشتم رو بخونه و بعد از نتیجه نگرفتن از تلاش مذبوحانه‌ش، عاجزانه می‌پرسه الان اینی که اون بالا نوشتی چیه؟ یعنی اسم و فامیلته اینا؟

یعنی همچین اسم و فامیلی داریم ما!

از مَلی تا اِلی

از وقتی ما تصمیم به ازدواج گرفتیم، خانمِ مَلی، علی، خانمِ مرضی، وحید، سعید، خانمِ رضوان، امید و خانمِ الی ازدواج کردن! فک کنم اگه دو سه سال دیگه با همین روند پیش بریم مشکل ازدواج جوانانِ کشور به طور کلی ریشه‌کن بشه!