من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

اتاق این روزای من

یه روزگاری بود ... میومدم تو اتاقم حال می‌کردم می‌دیدم اینقدر مرتب و منظمه و همه‌چی سر جاش. کلی به خودم می‌بالیدم! یه میز عسلی هم داشتم کنار تختم، یه لیوان آب روش بود با چندتا شاخه نرگس، می‌رفتم بخوابم بوی گلم چنان مست می‌کرد که دامنم از دست می‌رفت!


یه روزگاری شده ... میرم تو اتاق می‌بینم جزوه‌های ترم پیش هنوز رو همون میز عسلیه هستن، کتابایی که تو طول هفته باهاشون کار دارم این طرف و اون طرف پخش شدن، یه بامبو یه گوشه‌ی اتاق تو یه گلدون بلنده که زیادم سرحال نیست. هیچی سر جاش نیست، لباسا رو تخت، کتابا تو کمد لباسا ...

نظرات 2 + ارسال نظر
آشکار جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ق.ظ

چشم خوردی آقا جان. یه چشم زخم پیدا کن بذار روی همون عسلی. بترکه چشم حسود و بخیل (اسفند و فوت)
فکر کنم اتاق رو اشتباهی می ری. شاید حواس پرتی گرفتی می ری اتاق یکی دیگر از اعضای خانواده. با توجه به قضیه دامن و اینا گفتم
شما کافیه دایی یه نفر بشی و هی تکرار کنی : دوست نداشته‌ام و ندارم در مورد پرسپولیس حرف بزنم. شاید با توجه به توصیه یکی از خوانندگان وبلاگش بیاد شما را گاز بگیرد و شما به خودت بیایی و بروی اتاقت را مرتب کنی
همه این ها به خاطر مرفه بی درد بودن شماست. وقتی یارانه ات را قطع کردند می فهمی دنیا دست کیست

کامنت‌گذاری به سبک مهرداد! بافتن آسمان و ریسمان به هم!

مهرداد یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ب.ظ http://boudan.blogsky.com

احتمالا من چشم نزده باشم آخه اصلا تا حالا اتاقت رو ندیده بودم ولی اگه ازین به بعد بدتر بشه شاید بتونی به ما ربطش بدی و بگی به خاطر توصیفی باشه که ازش شنیدیم به هر حال آخر ترم که بیاد شاید وضعیت بهتر بشه البته احتمال هم داره ربطی به مغازه داشته باشه.
+گل نرگس رو خیلی دوست دارم
+نگفته بودی دامن می پوشی
+عسلی بودن میز مربوط به بوی عسله یا شیرینیش؟

آره به مغازه هم مربوطه

- گل نرگس هم تورو خیلی دوس داره. خودش گفت!
- الانم نگفتم می‌پوشم. گفتم دامنم از دست می‌رفت. یعنی دامن به‌دست بودم!
- نمی‌دونم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد