من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

گزارش تحصیلی

خب بالاخره همه نمرات ما اعلام شد. البته چندتا از این نمره‌ها هنوز نهایی نشدن و ممکنه تغییراتی هم بکنن. باید ببینیم چی پیش میاد.


تربیت‌بدنی2: 20

این نمره به وضوح نشان میدهد که نسبت به ترم قبل تربیتم بیشتر شده. تربیت‌بدنی1 اگر اشتباه نکنم (که مسلما نمی‌کنم) 19 شده بودم. حالا چه به من گذشته که طی این یک ترم باتربیت شده‌ام را باید ریشه‌یابی کرد .... شاید فردریش ...


جمعیت و تنظیم خانواده: 20

این که دیگر خودش گویای همه‌چیز هست و نیازی به توضیح ندارد. ولی کو گوش شنوا ...


تفسیر موضوعی قرآن: 20

خب استادش کلا آدم بسیار مبارکی بود. بعضی نیز معتقدند که به سیاوش قمیشی شباهت دارد! به هر حال مهم نمره بود که داد


آزمایشگاه فیزیک پایه2: 16

البته استاد کم‌لطمی کردند. کلا هرچه اعتراض هم نمودیم محلمان ندادند! این نیز بگذرد


مدار الکتریکی: 5.55

درخشانترین نمره‌ی دوران تحصیل! البته باید منتظر تجدید نظر استاد بمانیم. تا کنون که 2 نفر بیشتر موفق با پاس کردن این درس نگشته‌اند! البته از سرنوشت بعضی دوستان معدود هنوز اطلاعاتی در دست نیست. آن دو نفر مذکور هم 10.43 و 11.01 کسب نموده‌بودند. قرار بود استاد گرامی 5 به بالا را پاس نماید اما هنوز هیچ اطلاعی از قصد نهایی استاد به دست ما نرسیده.

اطلاعات تکمیلی در بخش‌های بعدی اخبار!


مدار منطقی: 17.5

ظاهرا که باید جزو بالاترین نمرات کلاس بوده باشد. نمره‌ی خوبیست هرچند می‌توانست بیشتر هم باشد. ولی نشان می‌دهد که هنوز مدارات منطقی‌ام سالم می‌باشند. البته همچنان در بخش مدارات احساسی مدعی می‌باشم. اگر واحد درسی به این نام داشتیم احتمالا تنها 20 را از آن خود می‌نمودم.


طراحی الگوریتم: 14.5

نمره‌ی دوم کلاس. البته از آخر :دی

به هر حال شرایط چندان برای درس خواندن مساعد نبود. نمره‌اش را می‌اندازیم گردن بابابزرگ ...


ریاضی مهندسی: 10

سنی‌شکنی نکردیم! همچنان در این دروس سالاریم


محاسبات عددی: 10.5

به مورد قبلی مراحعه شود!

اینجا :دی

هه هه من برگشتم به سرعت نور!

به نظرتون چی شد که برگشتم؟

1. باغچه گل نداشت از گل‌فروشی گل خریدم

2. اقتصاد کشورو کن فیکون کردم

3. جریان انحرافی رو از مسیرش منحرف کردم

4. سر فتنه رو قطع کردم

5. حمله‌ی امریکارو پیش‌بینی کردم امریکا ترسید از حمله صرف نظر کرد

6. اون دوتا نمره‌ی مذکور اعلام شدن اومدم که مطلب تحصیلیمو بذارم

7. بیداری اسلامی تبدیل به بیداری اسلامی شد خودمون دگرگون شدیم

8. آقا رفته ... هرچی هم خودمون داشتیم با خودش برده!

کجا

یکی نیست بگه این نویسنده‌ی نسبتا محترم کجا رفته که پیداش نیست!


به نظرتون کجا رفته؟

1. رفته گل بچینه

2. رفته جهاد اقتصادی کنه

3. رفته با جریان انحرافی مبارزه کنه

4. رفته با سران فتنه مذاکره کنه

5. رفته با اون یکی کاندیدای شکست‌خورده‌ی انتخابات حمله‌ی امریکا رو پیش‌بینی کنه

6. منتظره نمره‌ی دوتا درس باقیمونده‌ش بیاد تا یه دفعه یه پست تحصیلی بذاره

7. منتظره تحولات جدید خاورمیانه اوضاع رو به نفع مستضعفین جهان دگرگون کنه

8. آقا اومده ... چی‌چی آورده ؟؟؟ نخود و کیشمیش ....

مجلسیون

نشستن سر جاشون هرکی میاد مخالف نظرشون حرف بزنه دو دو می‌کنن که صداش نیاد! نه به اون موقع که مثل بز اخفش هرکی هرچی می‌گفت قبول می‌کردن نه به الان که تو نماد دمکراسی نظام دارن دمکراسی و آزادی بیان رو نقض می‌کنن!

نخارمه!*

بندگان خدا اعتصاب غذا کردن هیشکی محلشون نداد! آخرش بیچاره‌ها مثل اینکه گشنگی بهشون فشار آورد اعتصابشون تموم شد.


آخــــــــــــــــــــــــــی! دلم سوخت! یاد بدبختیای خودمون افتادم. بچه بودیم قهر می‌کردیم اعتصاب غذا می‌کردیم اولش می‌گفتن: «بیا خودتو لوس نکن، آدم که با شکمش قهر نمی‌کنه که!». ولی یه مدت که ادامه پیدا می‌کرد جملات می‌رفت به این سمت: «خب نخوردی که نخوردی. کوفتُ بخور! ...»

ما هم نهایتا در حالی بر مواضعمان پافشاری می‌کردیم و اعلام می‌داشتیم که هنوز اعصاب نداریم اما بالاخره با اخم‌های گره‌کرده می‌خوریم غذای خویش را!


هه هه! آقایان تازه در سیاست رسیده‌اند به 10 سال پیش غیاث‌الدین



*نمی‌خورم!

ریور

با خبر شدیم که ریورپلاته به دسته‌ی پایینتر فوتبال آرژانتین سقوط کرده. بسیار بسیار متاثر شدیم از این خبر. ان‌شاالله قسمت تیم‌های پرطرفدار خودمان هم بشود این توفیق

هُشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ !

این آقای محترم ظاهرا قسم خورده که تا بنده و امثال بنده را به اعتراف به غلط کردن ننداخته از پای ننشیند!

آقای دکتر گرامی! حالا ما بنا به یه دلایلی رای دادیم بهت. هنوز هم البته در همان شرایط اگر قرار بگیریم احتمالا همان رای را می‌دهیم؛ به اشکالاتتان هم واقف بودیم، اما دیگر قرار نبود گندش را درآوردید که! مانده‌ایم در حکایت کارهایتان که چه اصراری دارید به در آوردن صدای این و آن و بزرگ کردن نقاط منفی!


جان مادرت مثل آدمیزاد بنشین سر جایت و دلقک‌بازی در نیاور. ادامه بدهی دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوریت به چهارسال نمی‌رسدها! از ما گفتن بود ...

تیتر خبر این است:

اعترافات نمایشی آیات قرمزی و عذرخواهی از خلیفه


در متن خبر آمده:

اعترافات آیات را باید در کنار اخباری مانند زنان آزاد شده از بند رژیم دید که فاش کردند که ارتش سعودی با ابزارهای مخصوصی آنان را شکنجه و مورد آزار جنسی قرار می دادند. برخی از زنان نیز فاش کردند که افراد ارتش سعودی زنان شریف بحرینی را وادار به رقصیدن کرده اند.



سوال اما اینجاست: از کجا متوجه شدید که اعترافات این خانم نمایشی بوده؟ از کجا فهمیدید که اظهارات زنان آزاد شده درست بوده؟ متقابلا ما از کجا بفهمیم که مثلا امثال ابطحی و عطریانفر و دیگران که در دادگاه اعترافات بلند بالا می‌خواندند اعترافشان از روی صداقت بوده و اصلا اجباری در کار نبوده؟ یا چطور به این نکته‌ی مهم پی ببریم که این همه آدمی که فرمونده‌اند در زندان‌های ما انواع و اقسام شکنجه، از قبیل آویزان کردن از دیوار و تجاوز و شکنجه‌های مختلف و متنوع روحی انجام می‌شود همه از دشمنان پول گرفته‌اند تا به حیثیت نظام ما صدمه بزنند؟

می‌فرمایند که آقای کاندیدای شکست‌خورده‌ی انتخاباتی که این اتهامات را وارد کرده مدرکی رو نکرده. خوب حالا شما مدرکی رو فرموده‌اید از شکنجه‌ی زندان‌های بحرین؟ یا استناد کرده‌اید به حرف تعدادی زندانی آزادشده و آزادنشده که طبیعتا کینه از حکومت بحرین به دل دارند و اگر هم بزرگنمایی بکنند غیرعادی نیست؟


* اصلا و ابدا قصد اتهام وارد کردن به نظام جمهوری اسلامی ندارم. اصلا هم قصد تطهیر حکومت بحرین و رد وحشیگری‌هایش در ماه‌های اخیر ندارم. فقط مانده‌ایم در این حکایت رسانه‌های زیبای خودمان که بعضا بیشتر از دفاع کردن گل به خودی می‌زنند به دروازه‌ی نظام!