من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

یک سوال بنیادی

یه سوال بسیار مهم از بیخ و بن دارم. ممنون میشم دوستان نظرشونو بگن:


- ما مسلمونا دین بهایی ها رو قبول نداریم و اونو یه دین ساختگی میدونیم. پس اونا تو ایران از هیچ کدوم از حقوق شهروندی برخوردار نیستن.

- مسیحیا و یهودیا دین اسلام رو قبول ندارن -که اگه داشتن خب طبیعتا باید ایمان میاوردن-. حالا میشه به اونا حق داد که به مسلمونا هیچ یک از حقوق شهروندی رو ندن؟


+ اینکه میگن مسیحیا و یهودیا باید به مسلمونا احترام بذارن، دقیقا به خاطر چیه؟ به خاطر اینکه باید به صاحب هر عقیده ای احترام گذاشت -که در این صورت باید ما هم به بهایی ها احترام بذاریم- یا به خاطر کثرت مسلمونها (که فک نمیکنم ملاک درستی برای قابل احترام بودن افراد باشه)؟

نظرات 10 + ارسال نظر
mahmood سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:15 ب.ظ http://www.eiml.blogfa.com

salam
vaghean az in ke dasti dar neveshtan darid behetoon tabrik migam
kheyli doos daram nazare shoma ro dar khosoose akharin postam ke marboot be aghaye seda ebi va googoosh mishe ro bedoonam
lotf konid va nazare arzeshmandetoono be man bedid
mamnoon az tavajohet

رضا سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://www.kokolan.blogsky.com/

سلام.
۱.باید به هر انسانی حتی اگه قاتل و جانی باشه احترام گذاشت.
۲.حتی بهایی ها
۳.یهودی ها و مسیحی ها هم همچین که شما میگی احترامی به مسلمونا نمیذارن نمیذارن.
۴.چرا برات مهمه؟
۵.مگه تو بهایی هستی؟
۶. از لحنت خوشم اومد.
۷.خدا حا فظ.

نه بنده بهایی نیستم. فقط برام سوال پیش اومده بود که خواستم نظر دوستان رو هم بدونم. ایشالا به وقتی نظر خودمو هم اعلام میکنم

مهتاب سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:48 ب.ظ

از حقوق شهروندی که برخوردارن!همین که زنده ان..کسی دینشون رو توی جاهای عمومی مسخره نمی کنه که!همین که فعالیت دارند!
تازه بهایی ها هم بیکار نشستن می بینی که دارن حسابی زیراب نظام و اسلام رو می زنن..توی ایران حتی کافرهاشم کسی باهاشون کاری نداره اگه تنشون نخاره!

نه نه منظورم از حقوق شهروندی حق زندگی که نیست! ببین مثلا حق اشتغال و تحصیل، یا تسهیلات بانکی. تا اونجایی که من اطلاع دارم از این حقوق برخوردار نیستن، مثلا بانکها حق ندارن بهشون وام بدن و ... (اگه اشتباه میکنم یکی روشنم کنه). خب همین مسائل اگه مثلا برا مسلمونا تو امریکا باشه، ما نمیگیم تبعیض قائل میشن و نمیدونم نژاد پرستن و این حرفا؟

اینکه اونا چیکار میکنن رو فعلا کار ندارم؛ فعلا بحثم اینه که از این طرف باید چه رفتاری بشه

وحید سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com

اینکه همه باید به همه احترام بزارن درسته ولی اینجا ایرانه دیگه...

خب اینجا ایرانه، اونجا که امریکاست چرا اینطوریه؟! (البته اینطوری نیست، ولی یه طوری دیگه اییه که اونم خوب نیست!)

وحید سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com

بابا تو با امریکا چی کار داری

من که کار ندارم با کسی! من کلا پرسیدم. شما رفتی سراغ مصداقو گفتی اینا ایرانه ...!

وحید سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com

راستی تبلیغات سامسونگ مبارک

این بلاگ اسکای هم پدر مارو در آورد با این تبلیغ عوض کردنش. هرچی گفتم بذارین همون شترمرغه بمونه حرف به گوششون نرفت!

آشکار سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ

از نظر انسانی:
هر انسانی با هر عقیده ای حق ندارد تنها به دلیل اختلاف عقیده حق انسانی دیگر را پایمال کند
از نظر حقوق شهروندی :
تمام افرادی که به نحو قابل استنادی فردی با ملیتی خاص تلقی می شوند به عنوان شهروند یک کشور تلقی شده و در خدمات رسانی شهروندی نباید هیچ تفاوتی بین آن ها قائل شد
از نظر اسلام ناب:
لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی
از نظر اسلام تحریف شده:
دین اسلام برترین دین هاست و دین های دیگر باید به دین برتر احترام بگذارند (برای تفسیر هیتلری به جای کلمه دین، نژاد و به جای کلمه اسلام، آلمان را بگذارید و جمله را از ابتدا بخوانید)
از نظر قانون اساسی:
اصل ۲۳ : تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد
از نظر امام خمینی (مصاحبه با مجله آلمانی، صحیفه نور، ۵۷/۸/۱۶):
تمام اقلیت های مذهبی در حکومت اسلامی می توانند به کلیه فرائض مذهب خود عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان به بهترین وجه حفاظت کند. دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است و برای همه اقلیت های مذهبی، آزادی به طور کامل هست و هر کس می تواند عقیده خودش را اظهار کند. تمام اقلیت های مذهبی در ایران برای اجرای آداب دینی و اجتماعی خود آزادند... آنان هم مثل سایر مردم مسلمان ایران، ایرانی و محترم هستند; هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد، مسلمان یا مسیحی یا یهودی یا مذهب دیگر، فرقی ندارد. اسلام بیش از هر دینی به اقلیت های مذهبی آزادی داده است; آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسانها قرار داده است بهره مند شوند
اطلاعات بیشتر:
http://www.aftab.ir/articles/politics/iran/c1c1245128394_law_p1.php

خیلی ممنونم از اینکه با سند و مدرک به من کمک میکنین
اما یه مسئله ی اساسی وجود داره. اینکه شما در مورد اقلیت مذهبی حرف میزنین، اما طبق اصل سیزدهم، ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی، تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.
و این یعنی مثلا بهایی ها اصلا اقلیت مذهبی به حساب نمیان، شاید به نوعی لامذهب محسوب بشن! پس تکلیفشون از تمام این چیزهایی که شما فرمودین جداست.
مسئله سر اینه که ما مسیحیت و یهودیت رو به عنوان دین قبول داریم و اصلا طبق دینمون هم کاملا بهش احترام میذاریم. اما بهاییت رو به عنوان دین قبول نداریم، چون میگیم بعد از اسلام هیچ دینی نیست (بحث الان سر درست بودن یا نبودن این حرف نیست). و یه چنین اعتقادی رو هم ممکنه دیگران نسبت به اسلام داشته باشن.
تفتیش عقاید هم نفی شده اما تحقیق جهت احراز صلاحت نفی نشده، و گفته شده باید ورود نااهلان به حریم سیاسی و اجتماعی جلوگیری کرد، و مورد مثال ما -بهایی ها- جزو همین نااهلان به حساب میان. صحبت سر اینه که اگه مسیحیان هم مسلمانها رو جزو نااهلان به حساب بیارن، اونوقت تفاوت خاصی وجود داره؟

RaSo0l چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ق.ظ http://1man.blogsky.com

خب همه چی رو اون بالایی گفت من چی بگم ؟

شما میتونی فقط سرتو تکون بدی و تایید کنی!

آشکار چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:41 ق.ظ

قانون اساسی یعنی یک سری قوانینی که بنیان رفتار کشوری بر پایه آن بنا می شود. اگر در قانون اساسی ما برای اقلیت های دیگر حق نماینده در مجلس و آزاد بودن تعلیمات دینی لحاظ نشده اما در مورد حقوق شهروندی حق محرومیت برای هیچ دین به اصطلاح لامذهبی هم قائل نشده است. مهم قبول داشتن ما نیست. ما به عنوان یک انسان حق هیچ تعرضی به حریم هیچ مذهب دیگری را صرف اختلاف عقیدتی نداریم
اگر کشوری طبق قانون اساسی خودش مذهب یا مذاهبی رو شامل حقوق سیاسی یا اجتماعی محسوب نمی کند از لحاظ حقوقی پذیرفته شده است اما خیلی از موارد حقوقی تطابق کاملی با قوانین نانوشته انسانی ندارند. حق ما است که در مرزهای خودمان قوانین خودمان را داشته باشیم و حق آن ها است که در مرزهای خودشان قوانین خودشان را داشته باشند اما اگر بحث انسانیت بدون مرز است که حرف اول به قوت خود پا برجا است

بیدل پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ب.ظ http://sonnat.blogsky.com

سلام.
یه اشتباه بسیار خطرناک که آدمایی که دم از روشنفکری میزنن بهش دچار شدن اینه که هر عقیده ای محترمه...
این خیلی حرف اشتباهیه...
بعنوان مثال آیا عقیده ی کسی که میگه حتی یک مسلمون حق زندگی نداره و باید همه مسلمونها رو کشت، محترمه؟
نه دیگه، محترم نیست...
اما بهاییت: بهاییت دین نیست. یه فرقه است که خودشو به اسلام چسبونده اما با عقاید خیلی خطرناک و پلید...
اما اینکه باید حق شهروندی به اونها داد یا نه به عنوان یه انسان حق زندگی دارن...
مسائل دیگه ای هم پیش میاد که من حوصله ندارن اونا رو بنویسم.
در مورد یهودیت و مسیحیت: اسلام اونا رو قبول داره چون ادیان آسمانی هستن. ازدواج با آنها درسته و گوشت قربانیشون برای مسلمان حلال هست اما مثلا ازدواج با یه مجوسی یا ازدواج باهاش حلال نیست. چون دینش آسمانی نبوده و نیست...
بحث بیشتر حال ندارم. اگه میتونی خودت از لابلای اینایی که نوشتم کنه مطلب رو بگیر...

خیلی ممنونم بیدل جان. بحث من همون حقوق شهروندی بود که میگی دارن دیگه! این بحث آسمانی بودن و این حرفا هم جای سواله. چون به هر حال خب ما میگیم مثلا فلان دین آسمانی نیستو به خاطر همین یه سری حقوقی براش در نظر نمیگیریمف اگه یه دین دیگه اسلام رو آسمونی ندونه میتونه همین رفتارو بکنه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد