من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

شام آخر با امید

دیشب و امروز روز شانسمون بود

دیشب که خوابگاه گیر دادن و گفتن امسال قانون شده که آوردن مهمون ممنوعه. مجبور شدیم بریم خوابگاه خودگردان پارسال امید بخوابیم. دمشون هم گرم که یچه های خوبی بودن مسئولین.

امروز از ظهر رفتیم چرخیدیم. اکانت وایرلس امید هم تموم شد (الان از یکی دیگه گرفته). قرار بود صبح بریم صنعتی که پدرام میخوام بره کاشان و رفتنمون کنسل شد. قرار  شد رخش بیاد داخل شهر که ظاهرا حذف و اضافه داشت و نتونست بیاد و زیارتش حاصل نشد! ساعت امید افتاد و شیشه ش شکست و مقداری رفت تو پاچه ش. غروب دیر رسیدیم خوابگاه و به شام نرسیدیم. آشپرخونه طبقه هم در دست تعمیر بود و گفتن به طبقات دیکر مراجعه کنید.


امشب دارم میرم تهرون. اگه خدا بخواد یه شب امیرکبیر میمونم و بعدش دیگه مث آدم برمیگردم به دیار یار ...

نظرات 3 + ارسال نظر
وحید دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com

میای تهران پیش ما بیا

آدرس بده مزاحم بشیم!

وحید دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com

دقیقا وقتی رسیدی تهران میری اونجا از اونجا یه راست میری انجا بعدشم اینجایی مفهوم بود؟پلاک7 واحد72 رسیدی بگو:دی

آقا من دم درتونم. درُ وا میکنی یا با لگد بیام تو؟

آشکار سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ق.ظ

پدرام میخوام بره کاشان = ؟
دیکر = دیگر

خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن
نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است

ظاهرا تو سفر نوشتن سوادِ مارو اندکی به قهقرا کشانده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد