من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

عاشورا

۱. امروز عاشوراست. امسال در خدمتِ دوستانِ هیاتی نبودم؛ فقط دیشب همراهشان بودم؛ بدونِ زنجیر و سینه‌زنی. حسش نبود. تمایلِ چندانی نداشتم برای شرکت در مراسمِ نمادین و نمایشیِ عزاداری. نه اینکه موافقش نباشم؛ موافقم اما خودم علاقه به حضور فعال نداشتم. به نظرم گوش دادن به یک سخنرانیِ تحلیلیِ قوی خیلی موثرتر و مفیدتر است تا این حرکات. که البته این حرکات هم باید باشند؛ که اگر نباشند این شور نمی‌ماند و اصلِ قضیه کمرنگ می‌شود.

متاسفانه گیر داده‌ایم به گریه کردن. به جای دو کلمه حرفِ حساب زدن؛ اصرار داریم به اشک ریختن. البته هستند کسانی که قوی و موثر کار می‌کنند؛ مثل همین آقای قنبری که الآن صدایش از شبکه خبر می‌آید. یا آقای الهی‌قمشه‌ایِ دوست‌داشتنی؛ که یادم می‌آید سالِ پیش سخنرانی می‌کرد و مثل همیشه با روی خوش حرفِ حساب می‌زد؛ اما یک عده‌ای همینطوری طبقِ عادت گریه می‌کردند!


۲. «این سایت به دستور مقامات قضایی مسدود گردیده است.»

این جمله را روی سایت حسین قدیانی می‌شود خواند.

شخصا چندان ناراحت نشدم از این اتفاق. خوشم نمی‌آمد از این برادرِ بسیجیِ بددهن. البته حیف که مسدود شدنِ سایت ایشان دلیلش اهانت کردن و بد نوشتن‌هایش نبود؛ که ظاهرا به خاطرِ انتقادی بوده که از قوه‌ی قضاییه کرده! با این اوصاف فردا هم که از انسداد در بیاید؛ دوباره شروع خواهد کرد به همان شکل حرف زدنش؛ که ظاهرا اصلاح‌پذیر هم نیست. من که هیچ؛ دوستانِ هم‌سنگرش هم هرچه نصیحتش می‌کنند نتیجه‌ای نمی‌گیرند! اصرار دارد انگار به جلوتر از رهبرش -به تعبیر خودش: حضرت ماه!- حرکت کردن تا جایی که آقا مستقیما دستورِ برگشت صادر کند!

این اواخر علاقه‌مند شده‌ام به امید حسینی. منصفانه‌تر و مودبانه‌تر می‌نویسند ایشان. (منظورم اصلا این نیست که همه‌ی گفته‌هایشان را قبول دارم)

نظرات 3 + ارسال نظر
آشکار پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ

مرسی بابت معرفی وبلاگ آقای امید حسینی. کلی سرگرم خواندنش شدم
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند
دکتر شریعتی

خواهش می‌کنم. شاید به لینک‌ها هم اضافه کنمش
این دکتر کلا حرف‌های جالبی می‌زنه؛ کاش دکترِ حاضرِ ما هم یکمی یاد می‌گرفت!

دوست جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:00 ب.ظ

و چه زیبا گفتند جناب دکتر شریعتی
هر سال که محرم میاد منم درگیر همین جور سوالایی میشم و ضد و نقیض هایی که ما را گرفتار کرده اند با حرف هایشان این علمای نازنین
چند وقت پیش در شبکه ۴ شنیدم ؛( برای نقل عاشورا ؛ عاشورایی دیگر باید)
عزاداری ها قبول باشد

قبول حق؛ هرچند ما عزاداریِ چندانی نداشتیم!

مهرداد جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ب.ظ http://boudan.blogsky.com

تا جاده ی عبور از افراط سایه افکنی شعار راه در پیش است...
زمان و تلاش٬ تا شعار به جایگاه خود برگرده و رنگ و مرزها طعم واقعی به خود بگیره تا فراز و نشیب افراط و تفریطا دست از سر و دست افکار و احساسات برداره و تعادل حاکم به روابط و لحظه ها بشه و آرومی عمیق بباره به حال و روز خسته و غمبار فراموشی ها غفلت ها ...

ایشالا که زودتر این شعارها به جایگاه خودشون برگردن. و به امید روزی که شما یکمی آدم‌فهم‌تر بنویسید! بابا من سواد ندارم در حد شما ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد