دلم میخواد همهی وبلاگستان فیلتر بشه، غیر ملک شخصی بنده! آخه هروقت میرم وبلاگ یکی دیگه رو میخونم، حسودیم میشه از نوشتنش؛ باعث میشه روم کم بشه و ننویسم!
جهت کسب اطلاعت بیشتر به وبلاگ آقای میم و خیسی گیسوان و فراموشخانه مراجعه فرمایید!
یک عدد کلید جدید این روزها دستمان است، یک میز دیروز خریدیم و به دنبال تعدادی صندلی هستیم ... و یک سری تجهیزات مورد نیاز دیگر!
پ.ن: قبل از انتشار مطلب همیشه بعد از یک Ctrl+A از Ctrl+C استفاده میکنم برای کپی گرفتن و جلوگیری از حوادث غیرمترقبهی فنی؛ یک وقتهایی Ctrl یا یادم میرود و C را میفشارم فقط و نتیجتا یک "ز" تایپ میشود جای همهی متنی که قبلا نوشته بودم؛ دلم هُرّی (همینطوری مینویسندش؟!) میریزد روی سرامیک! اما همیشه با یک Ctrl+Z برمیگردد به حالت قبل و دلم میآید سر جایش.
التماسنوشت: آهای کسی که فهمیدی نیمهی تو مال تو نیست! جان هر کسی که دوست داری یا راهی پیدا کن برای مسدود کردن آیپی بنده برای ورود به خانهات، یا آهنگت را عوض کن و دو تا مطلب قابل تحمل بنویس. دلمان پوسید هروقت سر زدیم به منزلتان!
حسود هر گز نیاسود
اطلاعت = اطلاعات
حدس بعد از کافی شاپ: حاجی می خواهد مشاور املاکی بزند
نتیجه گیری: شما در حالی که روی سرامیک هستید مطالب وبلاگ را می نویسید
نتیجه گیری دوم: دلت را جای مطمئن تری بگذار که با این چیزها اینقدر نریزد و جمع شود
نتیجه گیری نهایی: شما آزار داری که دلت را بپوسانی یا هی بالا و پایین بیندازیش. دقت کن ببین دلت التماس نوشتی برایت ننوشته؟
حدستان درست نبود!
نتیجه گیری اول درست، و نتیجه گیری دوم که البته بیشتر نصیحت بود!
دل ما هنوز کلاس اول را به پایان نرسانده، سواد نوشتنش کامل نیست. گاه گاه خط خطی هایی میکند که ما قادر به خواندنش نیستیم، متخصص هم پیدا نکردیم برای خواندنش!
قبلی من بودم
امید که خواست دلت و فیلترینگت محقق نشه و حسادت به بار نشینه٬ خیلیا هم به وب تو حسودی می کنن حتما.
دست به تبلیغ زدیا!(من نرفتم اون وبلاگا رو ببینم)
چه شود مغازه ی جدید و ماجراهای آن همراه با سال نوووووی
خوب هر جایی سر نزن تا نصف و نیمه های دل پوسان به گوشات نپیچه شاید دلشان می خواهد همین طور از نیمه ی بی نصیبشان بگویندددد.
شاید به خاطر لیزی سرامیک باشه که دستت خوب رو صفحه کلید نمی گیره٬ البته شاید هم دلیل دیگه ای داشته باشه.
یعنی واقعا بترکه چشم اونی که به من حسودی میکنه! من آخه حسودی دارم؟!
برو ببین وبلاگارو، خوبن!
به بعضیا نمیشه آخه سر نزد
غیاث الدین عزیز کسی این حرفو میزنه که اعتماد به نفسش کمه!
شما که خدای نکرده اینطور نیستید!
وبلاگ فقط وبلاگ خودم!
تو که جوونی تو که دانشجویی ازش خوشت میاد!
یه سر بزن پشیمون نمیشی!
سر هم میزنیم به خانه ی پشمالوی شما! حس تازه دارید ظاهرا!