من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

هنوز هستم

هنوزم همه‌ی کارهامو با خواست تو تنظیم می‌کنم. هنوزم زیارت عاشورایی که با هم قرارش رو گذاشتیم رو می‌خونم. هنوزم علی که زنگ می‌زنه میگه بیا بریم فوتبال یه جوری می‌پیچونمش. هنوزم دنبال فرصتم تا برم همون باشگاه بدنسازی. هنوز می‌خوام واسه وقتی دوباره همدیگه رو می‌بینیم همون تیپی رو بزنم که تو خواسته بودی. دیگه منتظر نیستم تک‌زنگ بزنی و منتظر جواب من باشی. ولی  نگران نباش، اهل کارهای احمقانه هم نیستم که بیام مثلا هی مزاحم بشم که مثلا چی بشه!

دروغ نگفتم بهت، محکم ایستادم هنوز. نه گله می‌کنم نه تهدید. می‌خوام صبر کنم. نمی‌خوام ولی مجبورم صبر کنم. هرچند یه کاری کردی که سخت کنی این صبر کردن منو. حتما تو هم واسه خودت دلیلی داشتی که این کارو کردی. حتما یه دلیل محکم‌ بوده. محکم‌تر از خواهشِ من ... محکم‌تر از دل‌شکستگیِ من ...


اینایی که گفتم معنیش این نیست که تغییری ایجاد نشده. خب شده! مثلا اینکه دیگه عجله‌ای ندارم کارم رو به سرعت راه بندازم. چون می‌دونم فعلا فایده‌ای نداره. یا اینکه ممکنه اخلاقم بشه مثل قدیما. حوزه‌ی دیدم میشه دقیقا مستقیم جلوی چشمم. به این طرف و اون طرف نگاه نمی‌کنم و زیاد هم برام مهم نیست که کی داره این اطراف بهم نزدیک میشه یا ازم دور میشه.

یه چیز دیگه هم که حالا اتفاق افتاده درد کتف چپمه. از همون دردهای مزخرف عصبی که قبلا می‌گرفت و مدت‌ها بود سراغم نیومده بود. مدت‌ها که میگم منظورم پیش از پیدایش دایناسورها نیست! منظورم حوالی دوران پیدایش خودته! من باور ندارم که منقرض شده باشی ... از نظر من یه مدت رفتی هواخوری، برمی‌گردی به وقتش!


* یه داداش بزرگ‌تر باجذبه هم نداریم که بزنه پس کله‌مون شاید بتونه مارو هم عاقل کنه!


** تو نباشی دیگه فکر نمی‌کنم!

نظرات 2 + ارسال نظر
آشکار پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ق.ظ

تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد
یه بغض شکسته رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد
تمام وجودم توی آینه خط خورد
هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره
دلم غصه داره دلم بی قراره

* در زمینه افعال مورد نیاز برای صدور از جانب اخوی بزرگ تر بنده در خدمتم اما درباره نتیجه موردنظر شما ضمانتی نمی دهم

نه آقا نمی‌خوام! فقط خواستم خبر داده باشم که من از این برادرا ندارم!

مهرداد سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ http://boudan.blogsky.com

هنوز گفتم و سال‌هاست که هنوز می‌گم و نمی‌دونم تو چه گفتی و چه می‌گی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد