عرض به خدمت شما شود که .... حال من خوبه. این مدت هرکس احوالی از من میپرسه، باور نمیکنه وقتی میگم خوبم! فکر میکنن دارم تو خودم میریزم مثلاً! جناب روحالله میفرماید که بله دیگه حال همهی ما خوب است اما تو باور نکن و این داستانا! حرف میذارن تو دهن بنده!
اعلام رسمی میکنم که خوبم. به لطف خداوند و به کمک فردریش عزیزم که کنارم بود تو این مدت و قبل از این و انشاءالله که بعد از این. از همهی دوستان هم ممنونم که ابراز لطف کردن. از خیلیا انتظاری نداشتم واقعا. امیدوارم که زندگی شاد و موفقی رو داشته باشین و لحظات روشن زندگیتون به لحظههای تاریکش غلبه کنه. چون زیاد حرف درستی نمیدونم این رو که امیدوارم غم نبینی و این حرفا! بالاخره یا باید غم دیگران رو ببینی یا دیگران غم تو رو ببینن! امیدوارم همیشه مرهم خوبی برای زخماتون داشته باشین. ما که داشتیم حالشو بردیم!
خوب باشی
به به به به ح ک ا ی ت
خوبم :)
از طرف بنده از فردریش عزیز تشکر بفرمایید که با حضور خویش قبل و بعد از اتفاق هوای صاحب این وبلاگ را داشت و مرحم خوبی برای زخم هایش بود
من هم با این جمله که غم آخرتون باشه مشکل دارم. این یه جورایی یعنی امیدواره که آدم بمیره و غم دیگری رو نبینه چون نمی شه زنده بود و غم ندید
آقا پاک نکن! فقط دیکته ننوشته است که غلط ندارد
حتما تشکر میکنم برادرجان
آره دقیقا تفسیر منم همینه!هرچی سعی کردم یه تفسیر بهتر ازش پیدا کنم موفق نشدم!
چشم. سعی میکنم پاک نکنم از این به بعد
راستی مرهم!
شما خکایت را بنویس داداشم
شاید وقتی که خوندیم همه خوشمون اومد.
البته مطمئنم خوشمون میاد
راستی سلام
چَشِم
سلام! داشتم دنبال آدرس وبت میگشتم اتفاقا!