پنجشنبه زنگ زدم ببینم جواب آزمایشم اومده یا نه. گفتن هنوز جواب مقدار مس نیومده. قرار شد دوشنبه برم دنبالش. امیدوارم جواب درست و حسابی بگیرم. دکتر میگه اگه بازم طوری باشه که مشکوک به ویلسون باشی باید از کبدت نمونهبرداری بشه. همین الآن داشتم دربارهش میخوندم، خدا کنه مشکلی نداشته باشم!
یه جفت فنچ هم برای فردریش خریدم. خیلی خوشحال شد.
دیشب آخر شب حالم چندان مساعد نبود. دندونم مجدد درد گرفته بود و یه مقداری احساس تهوع داشتم. رفتم بخوابم ولی نشد. نصفه شب دیگه اوضاع خیلی خراب شد گلاب به روتون بالا آوردم. تا نزدیکای صبح اوضاعم مساعد نبود. امروزم از صبح سردرد داشتم. الان که دارم مینویسم یه مقداری بهتر شدم. صبح رفته بودیم ولایت چون قرار بود هیئتیا بیان خونهی پدری حاجی برای عرص تسلیت و این حرفا. خیلی سخت بود که میدیدم حاجخانم بیصدا اشک میریزه و دستای من برای پاک کردن اشکاش کافی نبود.
ظهر یه سر رفتیم خونهی خاله. شوهرخاله اماس گرفته اوضاعش خیلی خرابه. خیلی سخته که هر روز بیشتر آب بشی و خودتم بدونی که درمانی نداره.
امروز از حاجی گله کردم که چرا نیست که بشینه بالای سرم و مواظبم باشه. مریضم مثلا! این همه هی دادا دادا میکرد بهم میگفت دادای نامرد همش از پیشم در میری، حالا خودش نامرد شده.
فردریش رفته ولایتشون. دلم تنگ شده. موبایلش اونجا آنتن نمیده.
عنوان پیشنهادی: طلا و مس
عرص = عرض
دادا همان داداش است یا معنی دیگری دارد؟
امید است جواب آزمایش نشان دهد که هیچ مشکلی ندارید
دادا همان داداش است اما حاجی به بنده میفرمودند!
جواب آزمایشها فعلا چیزهای پریشان نشان میدهند!