من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

به قول حاجی، خدمت حضور عنبرسرشتتان عرض کنم که ... قصد داشتم برم خدمت. رفتم دفترچه بگیرم ارسال کنم اما اجازه ندادن گفتن باید اول فارغ بشی بعد بفرستی. (الان شک کردم که اینو قبلا اینجا گفتم یا نه! گفتم؟)
خیلی خیلی آسّه آسّه برای پروژه‌ی دوره‌ی کارشناسی مطالعه می‌کنم. جالبه که ملکزاده‌ی گرام هم اصلا درباره‌ی پیشرفت پروژه سوالی نمی‌پرسه و بیشتر جویای اوضاع مطالعه برای المپیاده!
آها اینو هم فک کنم یادم رفته بود بگم که استاد محترمه اسم بنده رو برای المپیاد دادن تا اردیبهشت برم شرکت کنم. برای مسابقات برنامه‌نویسی هم قصد داشتن منو بفرستن که البته دیدن تاریخ برگزاری دوره‌ی بعدی وقتیه که من دیگه در قید تحصیل نیستم! کلا ایشون خوب به من اعتقاد دارن خوب!

دیگه ...................... هیچی دیگه فردا آخرین روز کلاس رفتنم هست تو سال 91. بعدش می‌ریم تعطیلات تا بعد از عید. عیدی که سیاه است برای ما البته

این ترم تموم بشه به سرعت می‌رم دنبال نیروی انتظامی. باشد که منتظَم شویم.
نظرات 2 + ارسال نظر
آشکار دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 ق.ظ

عنوان پیشنهادی : اعتقاد راسخ
با تشکر از جناب فردریش جهت پس دادن ایشان (بیش از یک ماه بود که نویسنده ما اینقدر ننوشته بود)
بلی گفته بودید. 3 تا پست قبل تر
چه عجله ای داری آقا. نکند سربازی رفتن شرط والدین فردریش است؟ اولین بار است که پسری را می بینم که اینقدر جهت علافی 18 ماهه تعجیل دارد


فهمیدیا

man سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ب.ظ

به من چه ما رو وارد مسائل خانوادگی نکنین
خواهش میکنم آقای آشکار نویسندتون دست ما نبود بازم پافشاری میکنم روی این حرف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد