ننهجان امروز عمل داشت. بیمارستان بستریه فعلا و البته حالش خوبه. امروز رفتم به مناسبت روز مادر یه روسری براش خریدم تو بیمارستان تقدیم کردم. یه گلدونم برا حاجخانم! و ناگفته نماند که این حرکات رو از فردریش عزیزم دارم وگرنه من که اهل این کارا نبودم!
احتمالا فرداشب باید راه بیوفتیم بریم بابلسر واسه المپیادی که پنجشنبه و جمعه امتحاناشه. احساس خوبی ندارم از اینکه هی بدون آمادگی میرم سر امتحانات مختلف و برمیگردم. شاید بهتر بود زودتر به دکتر ملکزاده میگفتم که دیگه نمیخوام بخونم که یه نفر دیگه رو جای من بفرسته. هرچند همین الانم که بهش گفتم نمیخوام ادامه تحصیل بدم کلی نصیحتم کرد که حیفه و این حرفا!
آره حیفه البته اگه هنوزم کشش داری
عنوان پیشنهادی: روز زن و ...
امیدوارم خود سرکار فردریش از خاطرگرامی فراموش نشود البته چون اهل این کارها نیستید عرض می کنم
واقعا حیفه. با توجه به این که شما اهل ادامه تحصیل نیستید بنده از سرکار فردریش درخواست می کنم شما را به انجام ادامه تحصیل تشویق بفرمایند
نه بابا فراموش نشد مگه میشه فراموش بشه؟
آقای آشکار ایشون مرغشون یه پا داره !زن میخواد
البته با توجه به رابطه :
1. میلاد---> زن میخواهد
2. زن میلاد ---> ادامه تحصیل میخواهد
میتوان نتیجه گرفت:
میلاد---> ادامه تحصیل میخواهد
ایشون میخواد این قضیه ثابت شده رو به هر نحوی نقض کنه
مسئله اینه که این وسط یه پدرزن میلاد هم وجود دارد که کارت پایان خدمت میخواهد. چرا منو تو این موقعیت قرار میدی که افشاگری کنم آخه؟
@man
با تشکر از بذل توجه شما به در خواست بنده
با توحه به افشاگری انجام شده این بار از پدر گرامی فردریش درخواست می کنم که به جای درخواست کارت پایان خدمت از ایشان مدرک دکترا درخواست کنند تا معلوم شود که آیا بهانه رفع می شود یا سند دیگری افشا خواهد شد
درخواستتونو کتبا براشون ارسال کنین شاید فرجی شد!