من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

من کده

اینجا ملک شخصی من است ...

خب دیگه به خوبی و خوشی دفاع کردم و نمره‌ی 20 گرفتم و الان یک مهندس هستم در خدمت شما

فردا ساعت 10 صبح دفاع می‌کنم!

دفاع رو موکول کردم به هفته‌ی بعد

ارشد قبول شدم  مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه شیراز اما از نوع مجازی

منتظرم فردریش بیدار شه مشورت کنیم تصمیم بگیریم!


پ.ن: تصمیم خاصی گرفته نشد فقط بر گسترش روابط دوجانبه و تحکیم ارتباطات تاکید شد هیچی دیگه قرار شد اقدام کنم برای همون استخدام و اگه هم نشد برم خدمت! گزینه‌ای به نام ادامه‌ی تحصیل روی میز نیست

مشغول جمع‌بندی پروژه و پایان‌نامه هستم و احتمال داره که پس‌فردا دفاع داشته باشم! چشام در اومد از دست این خانم دکتر گرانقدر

باز بلاگفا فیلتر شده!

پارسال این موقعا داشتم یس میخوندم

دیشب ماشین آبجی رو دزد زده! ماشین آبجی همیشه تو پارکینگ خونه‌مونه و البته دزدگیر نداره که دزد رو بگیره! صندوق عقب رو وا کرده و جک رو آورده بیرون ولی نبرده؛ در ماشینو وا کرده و جلو نشسته اما ضبط ماشینو وا نکرده ببره! داشبردو بهم ریخته و دنبال یه چیز درست و حسابی گشته، فقط کیف پول من که تصادفا تو ماشین بود به دردش خورده و با خودش برده. اونطوری که یادمه دقیقا 92410 تومن موحودی داشتم! البته 410 تومنش برا من قابل خرج نبود اما برا دزده قابل خرجه. البته دزد گرامی بامعرفت بوده و هرچی مدارک و چیزای غیر پول تو کیف بوده رو خالی کرده رو صندلی ماشین و نبرده. کارت ملی و کارت دانشجویی و گواهینامه و کارت بانک و حتی کارت اهدای عضو! و حتی کارتی که از هم‌اتاقیِ بابام تو بیمارستان گرفته بودم تا بعدا خبرشو بگیرم و هیچوقت هم خبرشو نگرفتم! اینارو واسم گذاشته که دستش درد نکنه. ولی کاش از اون 410 تومن هم می‌گذشت و برام می‌ذاشتش. ارزش اون دوتا 200 تومنی و اون یه دونه 10 تومنی برام بیشتر از ارزش اون 90000 تومن بود. مخصوصا یکی از 200 تومنی‌ها که روش نقاشی هم شده بود. 

واقعا برام سواله چرا ضبط ماشین سر جاشه! 

دوتا داداش گردن‌کلفت داشته باشی ولی واسه مسجد رفتن هم‌پا نداشته باشی

دوتا داداش گردن‌کلفت داشته باشی ولی واسه باشگاه رفتن هم‌پا نداشته باشی

دوتا داداش گردن‌کلفت داشته باشی ولی واسه مراسم و مهمونیا تک‌پسرِ خونواده به نظر بیای

دوتا داداش گردن‌کلفت داشته باشی ولی واسه مشکلات و ناراحتیات نتونی باهاشون صحبت کنی


دوتا داداش گردن‌کلفت نداشته باشی بهتر نیست؟ نه دیگه نیست! فردا می‌افتن می‌میرن بعد آه و فغان ازت بلند می‌شه که چرا ناشکری کردم! قدر همین دوتا چوب خشک رو هم بدون!



امروز و امشب مراسم سالگرد حاجی‌ست

باید از اشخاص بر حذر بود. همه‌ی آن‌ها از همدیگه بدشون می‌آد؛ حرص و آز و رشک و حسده که آن‌ها را زنده نگه می‌داره. همه‌ی مردم از بدی کردن خوشحالن ... وقتی که بخواهی عیب اون‌ها را بگی و عقیده‌ی خودت را درباره‌ی اون‌ها ابراز داری از تو بدشون خواهد آمد و تو را به هلاکت خواهند رسوند!

مادر - ماکسیم گورکی


نمی‌دونم چرا اینقدر ترجمه‌ش بین محاوره‌ای و رسمی سرگردونه!